باغ کتاب

معرفی کتاب و خلاصه کتاب

باغ کتاب

معرفی کتاب و خلاصه کتاب

ما برای آشنا کردن و تشویق دوستان اقدام به معرفی و چکیده کتابها کرده ایم .

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «انتقام ما فصل 4» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

انتقام ما فصل 4

یه آن احساس کردم قلبم از حرکت وایستاد. وای خدا بازم یه آریای دیگه!
هونام تمام صورتش سرخ شده بود. دستاشو مشت کرد و خواستاز ماشین پیاده بشه که گوشه ی کتش رو چسبیدم و گفتم: - ولش کن هونام. شر میشه.
یه نگاه به من انداخت و یه نگاه به شروین. اما انگار شروین یه چزی زیر لب گفت و هونام فهمید که کتش رو درآورد و از ماشین پیاده شد. صدای فریادشون میومد. نمیدونستم باید چیکار کنم... لعنت به تو شروین که روزمو خراب کردی!
از ماشین پیاده شدمو رفتم طرفشون: - وای بسه دیگه. مثلاً شما با دعواتون چی رو می خواین عوض کنین...؟شروین خواهش می کنم برو!
شروین - برم که چی بشه؟ که تو بشی واسه این بیلیاقت؟
هونام - ببین هی می خوام هیچی نگم اما تو شورشو درآوردی!
دست هونام روگرفتم و کشیدمش سمت ماشین و گفتم: - تو رو خدا ولش کن!
هونام - اون اول شروعکرد، پس باید به خدمتش برسم!
- آخه مگه چی گفت که تو اینجوری شدی؟
چشماش ازتعجب گرد شد و گفت: - یعنی تو اونو دوست داری.من این وسط بازیچه دست خانومبودم؟
- چی می گی هونام؟
- پس چی؟ چرا از اون طرفداری می کنی؟
- من کی ازشطرفداری کردم.

  • زهره بیکدلو