باغ کتاب

معرفی کتاب و خلاصه کتاب

باغ کتاب

معرفی کتاب و خلاصه کتاب

ما برای آشنا کردن و تشویق دوستان اقدام به معرفی و چکیده کتابها کرده ایم .

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اتش دل فصل 2» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اتش دل فصل 2

آتش دل

ده روز از بی پدر شدن ما می گذشت،طناز تقریبا" شرایط را پذیرفته و کمی آرام شده بود اما تابان بهانه گیر شده و حتی حاضر نبود لحظه ای در خانه تنها بماند.شبها طناز به بیمارستان می رفت و بعد با آمدن او به خانه من به بیمارستان می رفتم.امروز وقتی پا به مراقبت های ویژه گذاشتم پرستار بهم خبر داد که بعد از رفتن طناز،مامان بهوش آمده و از من خواست قبل از دیدن مامان به دیدار دکترش بروم.صدای دکتر هنوز در ذهنم می پیچید،گفت که سمت چپ مامان توانایی خود را از دست داده  و به زبان ساده تر فلج شده و قدرت تکلمش دچار مشکل شده،هر چند سعی داشت با حرفهایش امیدوارم کند که با فیزیوتراپی و گفتار درمانی احتمال دارد این مشکل برطرف بشه.از همه محم تر از ما می خواست که مامان را از هر گونه هیجان دور کنیم،برای همین ترسیدم پیش مامان بروم و او با دیدنم به یاد آن روز شوم بیفتد.
از صدای بوق به خودم آمدم و از آینه وسط نگاهی به راننده های بی حوصله پشت سرم انداختم و دوباره به چراغ دیجیتالی وسط چهار راه خیره شدم،چراغ سبز شده بود.آهسته به راه افتادم،هر کس از کنارم می گذشت برایم بوق ممتدی می زد و دستهایش را در هوا تکان می داد اما من خسته تر از آن بودم که به حرکاتش توجه کنم.این روزها زندگی روی خوشش را از ما گردانده بود.
صدای ملودی موبایلم می آمد،نیم نگاهی به کیفم که روی صندلی کناریم بود انداختم اما حوصله آن را نداشتم ولی گویا خیال قطع شدن نداشت.برداشتم که خاموشش کنم،چشمم به شماره طناز افتاد.

  • زهره بیکدلو