خلاصه کتاب
داستان ماهی
زندگی صحنه یکتا هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
هر روز در سازمان دو گروه از کارکنان وجود دارند؛
دسته اول گروهی که محل کار را تنها محیطی میبینند که ساعاتی در ان می گذرانند تا گذران زندگی کنند و روز را به شب بیاورند،انها تمام طول روز لحظه شماری میکنند تا ساعت کار تمام شود و از انجا فرار کنند و تازه بگویند "حال برویم زندگی کنیم"برای آنها کار زندگی نیست بلکه لحظاتی است که انان را از زندگی باز میدارد.