شهربانو
نام کتاب : شهربانو
نویسنده : محمد حسن شهسواری
ناشر : نشر چشمه
چاپ اول ، ۱۳۸۹
تعداد صفحات : ۹۵ صفحه
نان و کتاب
"وجودم"تنها یک "حرف"است،و "زیستنم"تنها "گفتن" همان یک "حرف"
ونوس پنهان
نام کتاب :ونوس پنهان
نویسنده :امیر حسین روحی
ناشر:نشر علم
چاپ اول ،تهران ۱۳۸۴
تعداد صفحات:۲۳۹ صفحه
خلاصه ای داستان سووشون اثر دکتر سیمین دانشور
سووشون
آنروز، روز عقدکنان دختر حاکم بود. حاکم برای دخترش مراسمی گرفته بود که حد و حساب نداشت و اکثر صنفهای شهر برای این روز تدارکات دیده بودند که بیشتر آنها زیادی بود. یوسف و زهرا هم در این مراسم حضور داشتند. یوسف با دیدن این اوضاع طبق معمول شروع به نق زدن درباره اوضاع شهر میکند و میگوید که: «مردم این شهر گرسنگی و بدبختی و نداری میکشند، ولی در یک روز کلی ولخرجی میکنند».زری از یوسف می خواهد که باز شروع نکند و خودش را ناراحت نکند.
"سه کاهن" نوشته مجید قمصری به یک روز از زندگی پیامبر اکرم صلی الله در سن چهار سالگی بازمی گردد. در این داستان حلیمه دایه پیامبر در تلاشی قابل توجه، سعی دارد تا جان پیامبر را از گزند کاهنانی نجات دهد که می خواهند بر اساس نشانه های ظاهری پیامبر خاتم، وی را در کودکی از بین ببرند.
داستان در مورد کودکی حضرت محمد صل الله هست. وقتی در نزد دایه خود حلیمه به سر می برد و کاهنانی در صحرا به سراغ حلیمه و حارث می آینده تا در ازای پول، این کودک را بگیرند و حلیمه هراسان تصمیم دارد هر طور شده محمد را به مادرش آمنه و پدربزرگش سردار برساند.
رمان شهردار کستربریح به قلم توماس هاردی، شخصیتی را توصیف می کند که در دست سه عامل شانس، زمان و طبیعت لحظه به لحظه به پایان تراژیک خود نزدیک می شود.
توماس هاردی در سال 1854 در جنوب غربی انگلستان متولد شد. به دلیل اشتغال پدرش در حوزه ی معماری از سن 16 سالگی مشغول به این کار شد. توصیف دقیق ساختمان ها و بافت معماری شهرها در آثارش نشان دهنده ی استعداد بالای او در این حوزه ی کاری است. هرچند هاردی ادامه ی تحصیلات و خدمت در کلیسا را در سر می پرورانید اما کمرنگ شدن اعتقادات مذهبی اش از یک سو و فشار فقر از سوی دیگر او را به سمت نویسندگی سوق داد. هاردی با گذر زمان و انتشار رمان هایش شهرت زیادی پیدا کرد اما بیش از پیش علاقه داشت خود را شاعر بخواند. برای او نویسندگی تنها مسیری برای گذران زندگی بود. چند رمان معروف او از این قرار است؛ دور از اجتماع خشمگین، شهردار کستربریح، تس از خانواده ی دوربرویل، جود گمنام (جود تاریک).